من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

سینما

مریم به من تلفن زد که سریع برم برای امشب بلیت سینما رزرو کنم ساعت ۸. من تا رفتم لانج ناهار خوردم و برگشتم پشیمون شدم. دیدم ساعت ۸ حسش نیست. نمی دونم چرا حسش نیست ولی من باید یه برنامه ای رو از دو روز پیش بریزم.  

اولش فکر کردم برای روز شنبه باشه بعد که دیدم گفت امروز حوصلم نکشید حالا می گن چقدر این ویولت کسل کننده و حوصله سر بره. 

واقعا!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد