من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

با هم بخندیم

من یه سری دوست عتیقه دارم که اینا ایمیلهای منو جواب نمی دن ولی فوروارد می کنند به بقیه . یه ایمیل زده بودم موضوعش کادو بود منتها ظاهرا خونده شده کدو. این دونفر هم یکیشون خوشحال شده که قراره خورش کدو بپزم اون یکی هم ایمیل منو فوروارد کرده به همه. گفته بودم منم تو کادو شریک کنین. تا روز تولد هیچ خبری نشد. منم به جای تولد خوابیدم. اینطوری شد که اینا فکر کردن من قهر کردم اومدن با سلام صلوات دنبال بنده.  

 تو مهمونی هم یکی از این دوعزیز از طرف خودش برگشت به همه اعلام کرد فردا ظهر ناهار خونه ویو دعوتیم به صرف آش. اونی هم که خورش کدو تو ذهنش بوده فکر کرده کدو به آش تبدیل شده. خلاصه رفیقامونم تو رنج هوشی خودمونن.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد