من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

نژاد افسارگسیخته

وای خدایا همش به نظرم میاد ایرانیا خیلی نژاد داغونین. خدایا ما رو ببخش که اینطوری از کار دراومدیم . 

نه دلم می خواد دیگه فحش بخورم و نه دلم میاد ببینم که اینقدر همه ناراحتن. شایدم نیستن ولی نشون میدن که هستن و خیلی هم دلشون می خواد دیگران تو ناراحتیشون سهیم باشم. هی مگه ما بدبختی نداریم؟ نه درس و مرست اوضاع درست داره نه و ضعیت کارت معلومه نه مهاجرت داری و نه پول. نه می دونی کی می خوای بری خونواده رو ببینی. هممون هزارتا گرفتاری داریم. می گیم خوب آخر هفته رسید بریم یه جا تمدد اعصاب کنیم اونموقع همه حسودی می کنند. شایدم من دوباره دچار توهم شدم. وای هنوز inception رو ندیدم.  

 امروز دوستم می گفت به نظرت الان ما خوشبخت تعریف می شیم یا بدبخت یا متوسط البخت؟ من همیشه به روش می خندم امیدوارم بعدا شاخ نشه سر م. 

 

پ.ن بنده در سلامتی کامل به سر می برم و حالمم خوبه کمی گرسنه ام که با رفتن به منزل آن دشواری هم مرتفع می گردد

نظرات 1 + ارسال نظر
هییس پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ب.ظ http://l-liss.blogsky.com

امیدوارم مشهدی نباشید
چون من بدترین دوران زندگیم اون جا بود

شما حتما دلیل خوبی براش دارید بدترین دوران زندگی من تو تهران بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد