این پسته مال شنبه است.
من از دیشب تا الان با سه گروه مختلف از آدمها که هیچ اشتراکی با هم ندارند هنگ اوت کردم. البته دو تا مهمونی بزرگ بود دیشب یکی مال انجمن شعربود یکی هم شب ایرانی. از این شب ایرانی که آخر هر ماه برگزار می شه من یکیشو هم نبودم. از بنیانگذارش متنفرم. یه رستوران آشغالی ترکی گیرآورده شده پاتوق ایرانیها. می رن اونجا یه غذای مزخرف می خورن و اصلش شراب و قلیونه و یه محلی هم واسه رقصیدن داره. فکر می کنند داره خوش می گذره. فقط نمی دونم چرا هی بیشتر دپ می زنند. ولش کن حالا. باز دارم نقد الکی می کنم.
شب شعر هم که نرفتم رفتم سینما بعد خرید بعد مراسم خداحافظی یکی از بچه ها همشم خوش گذشت. یه مشت دخترم تازه از ایران اومدن دیشب باکلی آرایش رفته بودند شب ایرانی خودشونو پرزنت کنند مریم رسونده بودشون. منم به همه پسرا یی که دیدم گفتم قضیه رو. از این سه گروه همه به من گفتن پس تو چرا نرفتی؟منم گفتم نیازی نیست من همه رو می شناسم. (من بیست دلار به آشغالهای اون نمی دم) یه سری هم واسه همین مساله آشنایی رفته بودند و جو بهتر از همیشه بوده چون دایورسیتی زیاد بوده و از همه قشری رفتن. یعنی دوستای اراذل اوباشم اینا روگفتن که جو خوب بوده.
از تو پسرای ایرانی اینجا دوتاشون جدیدا از ایران زن گرفتن. میشه گفت ازدواج پستی. الان دیگه همه به عنوان یک واقعیت قبولش کردند. منتها زمانی که ما می خواستیم اینکارو بکنیم بد بود کسر شان حساب می شد (چه بهتر!!!). ولی زنهای خوشگلی می گیرند اغلب و بسیار هم کار خوبی می کنند. اکثرا هم دکترن یعنی داروساز دندونپزشک و اینا. نمی دونم اینجا قراره چیکار کنند ولی لابد یه کاری می کنند که به عقل ماها نمی رسه.
تنها توجیهی که می تونم واسه این مدل ازدواج بکنم اینه که اینا با هیچ دختر ایرانی و کانادایی نتونستند ارتباط برقزار کنند و کلا زیاد با کسی نمی پریدند. مریم که می گفت من به اینا زن نمی دادم. منم ارزو کردم اون دخترا خیلی شوکه نشن.
همچنان لایک می کنم تحلیلهای اجتماعیت رو ویولت خانوم
ممنون ونوس حاج خانوم. البته این پزشکی ایناش یه کم غلو بود. حالا دوتاشون که بچه پولدارن زن دکتر گرفتن بقیه در حد لیسانس اکتفا کردند بیچاره ها
D:
تحلیلهای اجتماعی در حد امام حسین !!!