من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

سرت به کار خودت چشم

فکر کنم یا دامپ شدم یا هرچی. اورانوس یه ایمیل زده بود که نمیشه صبح تا شب به اعمال بقیه فکر کرد. خوب پس اینقدر دودره بازی دربیار که حالشونو بهم بزنی. من تا حالا این بار سومه که درگیر عشقهای مسخره دیگران شدم. نمی خوام منو وارد کنند. اولش یه اسم شسته رفته برای فعالیتهاشون پیدا می کنند که مثلا می خوایم کار اینتلکچوال بکنیم. آخرش به کجا ختم میشه که یه مشت دختر پسر مجرد با هم دوره دارند. اه اه. فیلم هم از وضعیت مستند به غیر مستند تبدیل می شه. حالا برین با همدیگه اینکارا رو بکنید. من تو بغل پسرا هم میرقصم هزارتا کار دیگه هم می کنم ولی دست کسی رو نمی کشم که بیا بریم لات بازی  و اینقدر دیگه فاجعه نیستم. هرچند ممکنه منم به نظر اونا فاجعه بیام. پس بهتره ایراد نگیرم. آره من واقعا آدم فاجعه ای هستم فقط یه چیزو می دونم. خدا نیافریده اونی که بخواد با حیثیت من بازی بکنه.

نظرات 2 + ارسال نظر
ونوس چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:40 ق.ظ

من که از راه دور ترسیدم. یزن زنگو

vio پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:25 ق.ظ

vaaaaay commentat fite postaye maneeee, khodaaa
:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد