من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

همه دیکناتورهستیم

یه یادداشتی راجع به دیکتاتورها نوشته بودم که ما بالای سرشون می ایستیم و جشن می گیریم فارغ ازاینکه خودمون همونها هستیم. حالا همین مساله است که جذابیت اونچه که داره درمصر می گذره رو برای من کم می کنه. تو اروپا انقلاب یعنی پیروزی. چون اروپایی ها قرنهاست که کشف کرده اند که برای حق و حقوق جنگیدن متفاوت از جهاد و شهادت است و دنیا باید به سمت عدالت سوق داده شود.   

 

دیگه اینکه شب فیلم رفتم پریشب و خوب بود. فرمان آخر کیشلوفسکی رو دیدیم. یکشنبه که نرفته بودم همه ناراحت شده بودند. افشین تو ماشین تعریف می کرد.  می گفتش که خیلی دلایل مختلفی بحث شده از جمله اینکه ناراحتت کردن یا چون حرف غذا نزدن و بعد سپیده گفته که ویو گفته می خوام فیلمهای خودمو ببینم!!!یا غیره. گفتم بابا من شنبه شب توضیح دادم براتون که خسته ام خسته می خوام خونه باشم به اضافه اینکه اون فیلمو باید پسش می دادم. گفت من از شنبه هیچی یادم نمیاد!! گفتم پس ما رو چه جوری رسوندی؟؟؟ گفت همونجوری!!! وحشتناکه واقعا. من ساعت چهار صبح خونه بودم یعنی کل مهمونی نصف شب بود ار ۱۱ تا ۳ پس از نیمه شب. 

 

همه چی خوب بود. پیتزای بهاره و مهدی عالی بود. جلوی خودمون درست کردن و دستورشم ایمیل کردند. بچه های خوبین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد