امشب با این دوستم رفته بودیم تئاتر. من دفعه اولم بود که پرسفونی می رفتم تئاتر. قبلش یه بار فقط کلیسا رفته بودم تئاتر. باورتون نمی شه گوگل کردم ادم می ره تئاتر چی می پوشه. گفتم لباس رسمی نپوشم بعد ببینم یه مشت ادم جوون با لباس راحتی و اسپورت اومدن! اخر سر منم یه لباس نیمه اسپرت پوشیدم. دامن لی و بلوز چهارخونه. گفتم این دیگه با تیپ همه جا جور در میاد. ولی خیلی خوب بود تئاترش. برمبنای داستان سی ونه قدم اما حالت طنز و بازی خیلی خوب. خیلی خوب. خیلی از سینما بهتر. خیلی خوب بود. همه هم اکثرا مسن بودن. سالن به اضافه لژ پر بود از ادم. این اقای کانادایی کنار من از اول به من سلام کرد تا اخرش هم خوشحال و خندان بهم نگاه می کرد. اینقدر این کاناداییها خندیدن به همه چی می خندن. اینقدر شادن. من که اول جدی گرفته بودم بعد اخر سر دیدم نه این بیشتر واسه سرگرمیه. خیلی خنده بود. البته امکاناتشون هم خیلی پیشرفته بود امکانات صحنه و غیره خیلی تکنولوژی بالایی داشت. کارگردانشم برفزاری بود ولی هنرپیشه هاش بیشه زاری بودن.
بعدش رفتیم بوستون پیتزا من یه چیز الکی گرفتم در حد اپتایزر نخوردمش تازه. شد دوازده سیزده دلار. ولی واسه اخرهفته شب خوبی بود. کاشکی ادم همیشه اخر بدبختی هاش یه انتراک اینطوری داشته باشه.
سلام
وبلاگت خیلی خوب بود
اگر مایل به تبادل لینک با وبلاگ شیمی هستی از طریق لینک زیر اقدام کن.
http://4800.blogfa.com/page/link
موفق باشی