من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

دوستی و دوست یابی و غیره

فکر کن من این پنکه را اوردم آفیس چونکه بچه های آفیس همه سرمایی بودن. حالا تا دو دقیقه نیستم پنکه رفته جای دیگه. حتی همین دختره که می گفت روشن نکن همیشه که نیستم پنکه طرف خودش روشنه!!!! بعد اگه من روشن کنم طرف خودم ادای سرد شدن درمیاره. باورتون نمیشه من حتی به ایرانیهای آفیس سلامم نمی کنم. نه اینکه بد اخلاق باشم سرمو می اندازم میرم می شینم. تازه همینجوریشم ظاهرا وسیله هام برای چریتی اه. یا پشت میزمن یا منگه می خواد یا چسب می خواد یا پرینت می خواد یا دستمال. البته حالا منم خیلی دارم شورش می کنم. چون کلا ناراحت که نیستم ولی اصلا از این که یه مشت بچه مهدکودکی هم افیسیم باشن حال نمی کنم. حالا یکیشون منکه میام تو بلند می گه سلااااام که مثلا من با ادب شم منم با لبخند سر تکون می دم سلام زیرلبی می کنم می رم. شر درست نکن آقا واسه خودت. وارد زندگی مردم نشو /دوست لازم نداری به خدا. هرچی بیشتر درگیر مردم بشی و این ادمهای عجیب و غریب /زندگی خودته که بیشتر دچار چالش می شه.

Quote from Emam Ali



الغِنَى الاکبَرُ الیَأسُ عَمّا فى اَیدِى الناسِ؛

بى اعتنائى و امید نداشتن بدانچه در دست مردم است بزرگترین توانگرى است. 

اسپین

اسپین خیلی بد بود. اصلا صندلی دوچرخش تنظیم نبود. جایی هم واسه تنطیم نداشت خشتک مبارکمان داغان شد. تو ایران چقدر تو کلاس ورزشها دویدن زیاد بود. می دونم دویدن یاددادن نمی خواد ولی یه تیم می خواد آدم به هوای تیم بدوه. شاید ایندفعه یه ده دقیقه برم اسپین بعدش برم بدوم خودم.

دوست یابی آری یا خیر

حرفم نمیاد. یک مطلب راجع به دوستی بنویسم اونم اینکه ادم باید اخلاق نیکو داشته باشه تا بقیه به سمت جذب بشن. به نظرم بقیه رفتارها در دوست یابی زیاد توجیه نداره. 


در مورد ازدواج هم دیگه سنمون از این حرفا گذشته. بازم اخلاق نیکو بقیه کارا توجیه نداره. تازه ازدواج ازنظر من یعنی عقد به روش مذهبی که اونم خیلیا قبول ندارن مگه مجبور شن برن ایران.


با توجه به این تفاسیر همون اخلاق خوب . تازه ماها که باهوشیم همیشه سرمون گرمه یه جایی


اینم از پست من که اصلا مرتبط به چیزی نبود


خوب باشید

پست جدید

چمدونم والا.