برحذر باشید

 

اینکه مذهب چیز خوبیه یا نه یه بحثیه. ولی صددرصد تفکر کردن بالاتر از مذهب قرارداه . مذهب وسیله است برای تفکر در خدمت تفکر. الهام بخش جستجو. الهام بخش شجاعت. الهام بخش انسانیت. ایمان برای متفکرین و مختص اونهاست نه مذهبی ها. اخلاق علم و ادب برای متفکرین هستش. متفکر گول نمی خورد. متفکر نمی ترسد. متفکر با سلیقه رفتار می کند. متفکر با سلیقه است. موسیقی اش زیباست. خودش زیباست. زندگی اش زیباست. مذهبی که هارت و پورت دارد نمی داند در این دنیا چه می خواهد. از دیگران کناره می گیرد عیب جویی می کند ذیگران را خوش و بی فکر می خواند. درخلوتش که بروی دنیایش پرزرق و برق است. در دلش آرزوها و هوسها انباشته است. میلهای سرکوب شده آروزوهای فنا شده همه ترسیمند. همه آنجا هستند ترسیم دنیایش به  مثابه تابلوی جنگ پیکاسو وحشی است بی درو پیکر بی حصار بی حرمت...

نکته آخرروز یکشنبه

روزی که اسکارلت بالاخره فهمید که در تمام طول زندگیش تنها رت باتلر عشق واقعی او بوده رت ترکش کرد.

خدا ما را از چنین عاقبتی در امان نگه دارد.

آمین

درمورد حوادث آینده از دیدگاه اسلام

من یه چندوقت نشستم در مورد ماورا طبیعه یه چیزی پیدا کنم. یه مقدار راجع به مرگ تحقیق کردم. بعد رسیدم به داستان قدیسه برنادت که جالب بود و خوب البته قبلا شنیده بودیم و مال دو قرن پیشه. بعد در مورد علائم ظهور امام زمان خیلی جستجو کردم و جالب بود که در لابلای این جستجوها دیدم که خیلی از حوادث دنیای فعلی توسط پیامبر پیش بینی شده. مثلا انقلاب ایران و جکومت اسلامی پیش بینی شده و تا زمان ظهور ادامه پیدا می کنه. همینطور حکومت اسلامی توی یمن تشکیل می  شه و شاه عبدالله آخرین شاه یمنی ها خواهد بود. ( یمنی ها شیعه هستند)

همینطور شخصی که از نوادگان هند و ابوسفیان و فرزند نامشروع است از طرف سوریه و دمشق شروع به جنگ می کنه. این شخص کاملا کافر است و درنهایت کشته می شه و توصیف قیافش کاملا شبیه سوریاست. (چشم زاغ و پوست سرخ و سفید). فکر می کنم به همین دلیل هستش که اصلا حکومت ما درمورد اعتراضات مردمی سوریه هیچ صحبتی نمی کنه ولی از مصرو یمن خیلی حمایت می کنه. چون این دوتا قطعا در احادیث به همین شکل پیش بینی شده هستش و به تحریک غرب نیست.

http://nasimemahdi.blogfa.com/post-87.aspx

http://gergisia.blogfa.com/post-36.aspx

مسافرت آخرهفته

واااای من رفتم ادمونتو ن اونحا درختزارو شکوفه زار بود. دوستام قبول نمی کردن که اونحا هم جزو بیشه زارها باشه چون خیلی پستی و بلندی زیادداشت و رودخونش انگار خیلی پایین بود و ازوسط دره رد می شد. همه چی خوب بود به جز اینکه از وقتی برگشتم جرات آپدیت کردن فیس بوکو ندارم. بهم تذکر داده شده. به اضافه اینکه تو ادمونتون نتونسم یکی از دوستای بچگیمو ببینم. جرات نمی کنم. حالا بذارم یه کمی بگذره بعد یهو دیدین اومدم برفزاررررررر.....  

یییییییییییی