من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

برای ونوس

من از ونوس بابت خوندن همه پستها و عرض نظرهای باحال تشکر می کنم. ایشالا میام برفزار تو بهار و می خندیم.  

اون موقع دیگه برفزار یه چمنزار زیبا و دلپذیر شده:)

نظرات 3 + ارسال نظر
hom جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:02 ق.ظ

ویولت جونم.
خیلی خوب می نویسی. تلطیف خاطر شد :))
دلم برات تنگ شده. این حاج خانوم ونوس هم که نیست.
بوس

ویولت جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:10 ق.ظ

سلام خوشگلم .آره دیگه ونوسم حالشو می بره . مرسی که جفنگیات منو تشویق می کنین:D انشالاه به زودی همو ببینیم. به بابایی سلام برسون :)
بوس

حاج خانوم ونوس جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:10 ب.ظ

دلم خیلی براتون تنگ شده ولی دلم نمیخواد برگردم!

بی خود!! اتفاقا من دیشب داشتم دوباره خواب ایرانو می دیدم. طبق معمول هم یه چمدون جا مونده بود و نمی دونم ماشین رفیقمون خراب شد و غیره.... هیچوقت حال نمی کنم ! باز بگی وینیپگ بریم کنار دریاچه یه چیزی! البته به من قول دادن ببرنم مسافرت که حتما خوش می گذره ولی اونم تموم میشه!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد