من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

زاغان

زاغان به رویِ دهکده، زاغان به روی شهر

زاغان به رویِ مزرعه، زاغان به رویِ باغ

زاغان به رویِ پنجره، زاغان به رویِ ماه

زاغان به روی آینه ها،

آه!...

از تیره و تبار همان زاغ

کش راند از سفینه خود نوح

اندوه بیکرانه و انبوه. 

 

 محمدرضا شفیعی کدکنی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد