من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

معرفت

یکی از پسرای هم افیسی من یه پسر ۳۲ ساله ویتنامی است. خیلی  ادمهای عاقلی هستند این ویتنامیها. خیلی هم مهربونن. امروز برای من پیام گذاشته بود که چرا من جدیدا نمی بینمت تو افیس چیزی شده؟ من پاشدم اومدم دانشگاه بعد از ظهری. معمولا می رم مشکلاتمو بهش می گم. برای طرف مشورت بودن ادم خوبیه. 

نمی دونم چرا بحث رفت سر این مساله فکر کنم من از اون ادماییم که به توجه نیاز دارم و معمولا هم با اونایی دوستی برقرار می کنم که به من توجه می کنند. کلا همه ادمها باید همینجوری باشن. از کسایی که تو خودشونن و نه اونا به دیگران توجه می کنند نه دیگران به اونا زیاد خوشم نمیاد.  حالا هرچه قدر هم بیان ازش تعریف کنن من باز به اونی جذب می شم که با من خوش اخلاقه و با معرفته حتی اگه مشکلات اخلاقی شخصی داشته باشه.  

 

این دقیقا یه چیزیه که برای دیگران هضمش راحت نیست.