من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

کی به کیه بذار کری بخونیم

۱- پسرایی که تو بیشه زار هستند همه به صورت ویرچوال عاشق یکی (یه زاغارتی) هستند. اونایی هم که ما با هاشون ارتباط ویرچویی (با تقوایی ) داشتیم دوروبرشون دوستای دختر بهتری (زاغارت تری ) داشتن 

 

۲- دخترا هرچی مجردتر و متکی به خودترن شخصیتهای پخته تری دارن. پسرا هرچی مجردترن غیرقابل تحمل تر و اسفبارتر می شن. 

 

۳- وای من الان گوشت چرخ کرده رو با لوبیا سبز و سس گوجه فرنگی پختم و نتونستم خوردنش را به فردا محول کنم. حالا بهش سیب زمینی و گوجه فرنگی اضافه نمودم. 

 

۴- ایمیل زدم به عالم و ادم که بیاین بریم ونکور جوابی نگرفتم رضا گفت مگه تو صاحب نداری؟/ و تازه تو دودره بازی فردا میزنی کنسل می کنی. به من چه از دستشون رفت. تور لیدر که من باشم افغانستانم بهشته. خودکرده را تدبیر نیست. 

 

۵- همین فعلا

نظرات 2 + ارسال نظر
ونوس برفزار یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:54 ق.ظ

مورد اول رو که کامل متوجه نشدم و به منم مربوط نمیشه ولی مراتب تشکر خودم رو از قسمت دوم ابراز می دارم. برای گزینه سوم آرزوی نوش جان و برای بخش چهارم با دوستای بیشه زار همدردی می کنم.

ویو دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ب.ظ

چاکرتیم !
D:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد