من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

زندان

امروز با بچه ها رفته بودیم یه برنامه ای. بعدش قضیه زن کانادایی برای مهاجرت و اینا شد. دوستم می گه بابا زن کانادایی یه مرحله از دوست دختر کانادایی سخت تره. بعد کلی می خندیدیم اون یکی می گه خوب وقتی باهاش دوست می شی شرط کن که باهات ازدواج کنه. بعد اون یکی می گفت حالا می فهمم دخترای ایرانی چی می کشیدن که فقط به شرط ازدواج دوست می شدند. هاهاها 

چقدر دلم هوای یه ایران صاف و تمیز با آدمهای باحال و یه خونه بزرگ و رفاه و هوای عالی و غیره رو کرده. امروز داشتم به این دوستم کارلوس که لیسانسشو ایران گرفته می گفتم.  

ایران برای من زندان شده هیچ دردی بدترازاون نیست که وطنت بشه زندونت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد