من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

بدبختی از زمین و اسمون می باره

خوبیش اینه که برنت گله. ما خیلی فرق داریم. هیجیمون بهم نمی خوره در ظاهر. اوایل اعصابم خورد می شد. باهاش می رفتم خرید می گفتم ببین الان مردم چی می گن. الان دیگه ازاین احساسات ندارم. ولی دعوا راه انداختم چرا. امشب شیلا موقع بیرون رفتنم می گفت شب ناجوری در پیش داری ها؟ گفتم نه بابا خیلی خنده داره حالا ببینیم به کجا می رسیم. من تمام شب اروم بودم. نه مسخره بازی دراوردم نه اعصاب خوردی. 

چیکارکنم برنامه هام کار نمی کنه!

ها؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد