من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

کمک کن هم رزمم

من و برنت دو هفته دیگه داریم می ریم مکزیگو. بگو مگوی خاصی نداشتیم جدیدا. یه بار برگشت گفت ویو گوش بده تو گوش بده الان تو داری با بچه حرف می زنی یا با ادم بزرگ؟ یه بارم گفت اقاجان باید به طرفت اعتماد داشته باشی وگرنه که هیچی دیگه. 

 

من تحت یه سری فشار دیگه هم بودم. بعضی وقتها بگو مگو ها کاملا الکیه. یه بار گفتم ببین من حسته ام یا حوصلم سر می ره گیر می دم جدی نگیر.  

 

تازه فکر کن من ادم بی خیالیم و برنت خوش اخلاقه بیشتر وقتها وای به حال باخیالا.  

 

خدا به همه کمک کنه از جنگ و جهاد دست بردارن و یکم به بهتر شدن دنیا کمک کن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد