من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

اینده

دوبار با یه اقای باشخصیت ایرانی رفتم بیرون. ایمیل هم زدیم. من که کلا همه رو ریست می کنم. نادر می گه. دفعه سوم بهش گفتم ببین من بهعنوان دوست می خوام با شما صادق باشم. از لحاظ دوستی برای من فرقی نمی کنه که طرف مقابلم مذهبی باشه ولی برای ؛ملاقات؛ کردن یک نفر حتما باید مسلمون باشه به این مفهوم که خداو پیامبرو قران رو قبول داشته باشه و غیره (خوب ایرانیا که مسیحی نیستند). تا حدی که مقدورهست. خداروشکر طرف دیگه چیزی نگفت. راحت شدم. 

 

حالا می ره به همه می گه. امیدوارم اینکارو بکنه. توسن پنجاه سالگی بالاخره باید هرکسی بدونه چیه دیگه. جک فرستادن خوبه ولی من خودم مستر جک دارم. مسخره بازی تو رابطه خیلی بده من دیرفهمیدم. هرچند الان که فکر می کنم همچین شخص انچنانی ای هم به تور من نخورد که بگم حالا پشیمونم. به اضافه اینکه من هنوز راجع به اینده اطمینانی ندارم.  

 

پس بذار خوشبین باشیم با ادمهای خداشناس بگردیم و دعا کنیم که اینده پر از خبرهای بهتری باشه. 

 

آمین 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد