امشب اینقدر قصه و داستان واسه دوستام تعریف کردم. مدتها بود ندیده بودمشون. یکیشون از ونکور اومده به هوای اون دور هم حمع بودیم و خیلی خوش گذشت.
خدایا ادمهای ناجور رو تو گروه ماها ننداز. من خیلی از دوستام هستند که خیلی خیلی خوبن و لی مذهب ندارند. خدا رو شکرو اینا بنده خدان. خودشون نمی دونن. ولش کن.
بدترین ادمها یی که تا بحال دیدم سرخپوست بودن یا مال یه کشور غیرکانادایی مثلا انگلیس یا هند. تازه اونا هم بدنیستن. فقط سر جاسوسی تو مسائل خصوصیم خیلی عصبانی شدم. پول می گیرن. اینجا کسی بی پول کاری انجام نمی ده. تو قران نوشته وقتی در برابر دیگران دفاعی نداری خدا را زیاد یاد کن. خدا واقعا کمک کرد. امروز به مایا هم گفتم مایا فقط خدا. از هیچکس چیزی نخواه. ولش کن.
خدایا کمکم کن. یه اشتباهی هم کردم. خدا کنه رئیسم تذکر نده. رئیسم تنها ادم ادمه.