من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

money

من نمی دونم واقعا پول چقدرمهمه. چرا اینقدرمهمه. من می دونم که مادربزرگم تنها دختر یک تاجر بوده. درحقیقت پدربزرگ مادرم خان بود. درنتیجه ثروت هنگفتی به مادربزرگم رسید. ولی بیچاره از این دنیا خیری ندید. همه پولش رو ازش گرفتند یعنی بخشید به یک سری ادم لاابالی. بعد فقط هزینه سفر مکش رو تونست بده. فکرشو می کنم هربار اشک تو چشام جمع می شه. یک مشت بچه لوس وننر.  دنیا به کسی وفا نکرد. حالا ملت نشستند چرتکه می اندازن. پدرمن چرتکه ننداز. نمی گم مثل من بی خیال باش. ولی اینقدراعصاب خودتو واسه قیمت شیروکره خورد نکن. زندگی کن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد