-
یک روز سردوبرفی
سهشنبه 17 آذرماه سال 1388 02:56
ویولت نمونه یک انسان حرکت آرام یا اسلو موشن است امروز بعد از رسیدن به اتاقش این نوشته را روی مونیتور مشاهده کرد: ::: ای کسانیکه دیر سرکار می آیید بدانید و از عاقبت کار خود بهراسید عضو فعال جامعه دانشجویان توده ای و در خط امام R
-
بنفشه مال بهار است.
پنجشنبه 12 آذرماه سال 1388 22:57
ویولت این روزها به کار وقت کشی اشتغال دارد. به خاطر همین موضوعی به کله اش خطور نمی کند . موضوع باید مودب باشد و به بیشه زار که حالا به برفزار تبدیل شده بیاید. معمولا ویولت دنبال شیطنت می گردد و زمستان فصل رقت آوری است مخصوصا وقتی پول و وقت و خیلی چیزهای دیگری هم نداشته باشی و ونوس هم اینجا سرکی بکشد و سوسویی بزند و...
-
ویولت و ونوس
جمعه 6 آذرماه سال 1388 00:12
اسم دوستم از برفزار ونوس است. کاناداییها می گویند وینس اسم من در بیشه ویولت است. کاناداییها می خوانند وایولت یعنی بنفشه یک دوست دیگر هم داریم که بعدا به جمع ما اضافه خواهد شد ولی فعلا فقط ویولت اضافه کاری می کند.
-
برت
پنجشنبه 5 آذرماه سال 1388 00:59
یه پرنده قشنگی به نام برت داشتم که میومد پشت پنجره. این روزا دیگه نمیاد ازش می خوام به این نوشته توجه کنه A bird that abandons his first nest, heavenly one, then finds it occupied by another, deserves to lose it. جدا از داستان بالا این ترجمه قسمتی از آهنگ اسپانیایی Cielito Lindo هستش که این برادر نامجو هم اونو اجرا...
-
روروئک
چهارشنبه 4 آذرماه سال 1388 02:29
روروئک که می دونی چیه؟ همونی که ماها توش بازی کردیم و بزرگ شدیم. می دونستی تو بیشه زار روروئک ممنوعه؟ ما نمی دونیم چرا از بین همه چیز این فقط خطرناکه. من فکر کنم به خاطر تصمیم پدربزرگ قبیله سرخپوستها بوده. دلم به حال بچه کوچولوها و مامان باباها می سوزه. چون اون موقع اون نی نی ها رو فقط باید بغل کرد. البته آغوش هم میشه...
-
بیشه زار هنوزمانده که برفزارشود. هاسکی ها بدانندوآگاه باشند.
دوشنبه 2 آذرماه سال 1388 20:42
دیروز که هوا خوب بود با مریم رفتیم کناررودخونه قدم زدیم. دربیشه زاری که ما هستیم کناررودخونه به صورت پارک دراومده و همینطور تا ابدیت ادامه پیدا می کنه. بعضی جاها به صورت اسکله هلالی بیرون اومده و می تونی بری دستتو بگیری به نرده ها و تماشا کنی. من دوربین نداشتم واسه همین سعی کن خیال کنی که با هم داشتیم قدم می زدیم و چی...
-
مهمونی در بیشه
شنبه 30 آبانماه سال 1388 12:38
در بیشه زار همه تصمیمها یک لحظه ای شکل می گیره.یهو مثلا مهسا می گه امشب بیاین خونه من بعد درهمون زمان رضا یک عده رو مهمون می کنه و میاد دنبال مهسا با مهموناش. من میرم دم خونه مهسا نیم ساعت در میزنم نگو اون یه ساعت زودتر رفته پایین یه لنگه پا وایستاده. دو تا فیلم می بینیم یکی از اون یکی درخشانتر. فیلم اولی رو که از رو...
-
Pepsi
پنجشنبه 28 آبانماه سال 1388 23:32
One pepsi a day keeps devil away
-
شکلات
پنجشنبه 28 آبانماه سال 1388 20:17
شکلاتهای آجیلی رو میزم خیلی خوشمزه ان. مهسا به من داده.
-
از بیشه زار
پنجشنبه 28 آبانماه سال 1388 20:07
این اولین پست من توی وبلاگ جدیدمه. خوشحالم.