من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

چیپ بازی

یه دوستی دارم از والمارت ساعت می خره سه ماه دستش می کنه بعد پس می ده. یا مثلا اب میوه گیری می خره بعد یکماه که قیمتش حراج شد به ضرب و زور می ره اون ده دلارو می گیره. بعدش یکماه دیگه هم مصرف می کنه تا وقتی یه چیز ارزونتر که پیدا شه بره پس بده. یه جوریه این کارا به نظر من. همینه که به ما می گن جهان سومی. خداییش نگاه می کنم بیشتر دوستام اینطوری نیستن واقعا. شاید به دلیل اینکه خونواده های تحصیل کرده و متمول و معتقدی دارن که یادشون دادن.

زندگی همینه

همه چی تو زندگی پکیجه. همه چی. کار / محل زندگی / .. نمیشه همه چی رو با هم داشت. هر پکیج یه خصوصیتهایی داره. خوب یا بد. توی ده زندگی بکنی یه خوبیهایی داره توی شهر یه چیز. توی شهر ارامش نداری توی ده امکانات.  

دوستی ها هم دقیقا پکیج ان. یه پکیج رو برداشتی دیگه همه چی توش نیست . یه رنگهای خاصی است . همه چیزای خوب تو اون نمیان.  

 

پکیج منم مشخص و معینه. می خوام با کسی دوست باشم مرزش معلومه. رندوم نیست. حالا یکی یهو از تو کامیونیتی تو میره بیرون. فکر می کنه تو رو هم می بره و به خوبی و خوشی همه چی پیش می ره. نه اینطوری نیست عزیز دل. ما برات عزاداری کردیم وقتی که رفتی. تو هم عزادارشدی وقتی که فهمیدی. ولی زندگی همینه.