من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

فرهنگ شهرها

این اورانوس بود یه بار به من گفت تو خدای جنرالایز کردنی. الان می خوام همین کارو انجام بدم. البته در وجهه انتقادی. 

خداییش دخترای شیرازی اینجا همه هایپرن. جیغ جیغو  زیاد حرف می زنن و یه کم قاطی پاطی. 

دخترای اصفهانی خیال می کنند خیلی زرنگن. هرجا هم شکست می خورن از چشم بقیه می بینن. دخترای تهران خیلی ضایعن. اصلا غرور ندارند. دخترای ترک هم خیلی دنبال اثبات بهتر بودن خودشونن. دخترای مشهدی خوش اخلاقن. ولی دیگران می گن زرنگند به نظر من نه زرنگ هم نیستند. معلوم نیست چین. به نظرم همه وصله ها در آن واحد می تونه بهشون بچسبه یا نچسبه. دیگران هم گاهی می خوان از روی من دخترای مشهدی رو جنرالایز کنند. نمیشه میشه آخه؟؟!! 

هه هه هه...

سرما وسط تابستون

یه پست داک ویتنامی جدیدا برامون اومده. امروز با کاپشن و کلاه اومده نشسته بود. اون یکی هم آفیسیمم با سوئی شرت می شینه. نمی دونم اونور سرده چه جوریه. ولی من رفتم جلوش وایسادم هرهرهر تو روش بلند بلند خندیدم. اینا یه نگا به من می کنن که با تی شرت و شلوارک میام یه نگا به خودشون. امروز عین پت و مت تلاش کردن دریچه تهویه هوای بالای سرشونو ببندن. اون یکی رو هم به طرف من تنظیم کردند و کلی با خوشحالی و احساس پیروزی نشستن سرجاشون. بعدش من دیدم که کاپشن زمستونی تنشه و کلاهشم کشیده سرش. خیلی صحنه خنده داری بود. هی به من می گه: یو فیل هات؟؟ منم همیشه جواب می دم: ای فیل اکی!! و هرهر می خندم. حالا از شرم رفته کاپشنو درآورده ولی یه کلاه کپ گذاشته سرش. 

با هم بخندیم

من یه سری دوست عتیقه دارم که اینا ایمیلهای منو جواب نمی دن ولی فوروارد می کنند به بقیه . یه ایمیل زده بودم موضوعش کادو بود منتها ظاهرا خونده شده کدو. این دونفر هم یکیشون خوشحال شده که قراره خورش کدو بپزم اون یکی هم ایمیل منو فوروارد کرده به همه. گفته بودم منم تو کادو شریک کنین. تا روز تولد هیچ خبری نشد. منم به جای تولد خوابیدم. اینطوری شد که اینا فکر کردن من قهر کردم اومدن با سلام صلوات دنبال بنده.  

 تو مهمونی هم یکی از این دوعزیز از طرف خودش برگشت به همه اعلام کرد فردا ظهر ناهار خونه ویو دعوتیم به صرف آش. اونی هم که خورش کدو تو ذهنش بوده فکر کرده کدو به آش تبدیل شده. خلاصه رفیقامونم تو رنج هوشی خودمونن.  

دوستای وینر خوشحال من

اگر تشویق دوستا نباشه آدم هیچ جا نمیره. اگه کیوان و ونوس اینقدر هیجان انگیز نمیگفتند اه پاشو برو من همینجا موندگار بودم. اوه ازبقیه دوستام اورانوس عزیز و بهنوش هم تشکر می نمایم. به امید دیدار