دیشب داستین یا حالش بد بود یا هرچی. سلام نکرد. بعدشم بداخلاقی. منم غرغر کردم رفتم. ولی ترسیدم. امروز خوش اخلاق بود. می خوام بهش بگم بیاد با من ازدواج کنه. همجنس بازی کار شد؟
من نمی دونم واقعا پول چقدرمهمه. چرا اینقدرمهمه. من می دونم که مادربزرگم تنها دختر یک تاجر بوده. درحقیقت پدربزرگ مادرم خان بود. درنتیجه ثروت هنگفتی به مادربزرگم رسید. ولی بیچاره از این دنیا خیری ندید. همه پولش رو ازش گرفتند یعنی بخشید به یک سری ادم لاابالی. بعد فقط هزینه سفر مکش رو تونست بده. فکرشو می کنم هربار اشک تو چشام جمع می شه. یک مشت بچه لوس وننر. دنیا به کسی وفا نکرد. حالا ملت نشستند چرتکه می اندازن. پدرمن چرتکه ننداز. نمی گم مثل من بی خیال باش. ولی اینقدراعصاب خودتو واسه قیمت شیروکره خورد نکن. زندگی کن.
مردها بعضا موجودات جالبی هستند. مردهای باهوش جالبترند. نگاه که می کنی می بینی رفتار خیلی از مردها با زنهایی که دوست دارند تنظیم می شه. طرف شانس داشته باشه و با دختر خوب بیفته همه چیز رو دربست قبول می کنه. با دختر ضایع بیفته عجیب غریب می شه. به خاطر همین دخترها واقعا باید دقت کنند. چون مسولیت اخلاقی طرف مقابل هم روی دوش اونهاست.
درادامه این مساله هم اینکه اصولا دخترها تعیین می کنند که باید دونفرباهم ازدواج کنند. من نمی دونم چرا بیان این مطلب بدجلوه داده شده تو فرهنگ ما. بعضی ها می گن حالا بی خیال و فلان ولی عملا دیگه بعد از اون فقط به ادم به عنوان شخصی برای زندگی نگاه می کنند و احترام می گذارند درمجموع.
به این می گن گذار فرهنگی در پرتو علم و شخصیت.
من دین اسلام تو قران و انجیل و تورات رو می فهمم ولی مال بقیه رو نمی فهمم. مثلا دین اسلام اونی که می گه محل زندگی فقط جاییه که توش متولد شدی رو درست نمی فهمم. بحث حجاب رو هم نمی فهمم. توی قران ننوشته . تو سنت حرف زیاده. می گم اگه واقعا یکی به من بگه روسری بذاری سرت ادم بهتری می شی می ذارم. ولی به جز خشکه مقدسها و سنتی ها که معمولا اعصاب هم ندارن کسی نگفته. قران هم ننوشته. ما هم نمی فهمیم. اه برو بابا با ادمهای افراطی و تفریطی نمیشه زندگی کرد.
دوستم اعتقاد داره که ما تا زمانیکه روسری سرنکنیم و حجاب نداشته باشیم عملا مسلمون بودن رو نمی تونیم ثابت کنیم و ازمون سواستفاده می شه. من نمی دونم. من اعتقاد به حجاب کافی دارم. توی قران می گه مهمترین حجاب اما حجاب پرهیزکاری است. خود را به ان زینت دهید