من در بیشه زار

I cry in the woods

من در بیشه زار

I cry in the woods

تقوا

تقوا در بیشه زار هیچ تعریف خاصی ندارد. از نظر ویولت تقوا یعنی کاری انجام بدهی یا ندهی که مبادا دچار احساس عدم راحتی بشوی. حالا  ویولت مانده بود چه کند. چون حوصله اش بدجور سررفته بود و به آنها که روی دیوارش شروور می نوشتند بدوبیراه می گفت. یک زمانی همه را ناپدید کرده بود و اینقدر صبرش پایین آمده بود که هرکس بعد صدسال یک کلمه حرف می زد ناپدید می شد.  

بعد همه را برگرداند که شلوغی فضا این حس را از او دور کند. ولی دوباره به این نتیجه رسید که بعضی ها را نمی شود تحمل کرد. رضا یک زمانی گفته بود که برویم همه شان را پاک کنیم یک جوری که بفهمند به آنها توهین شده بلکه آدم شوند. 

انسانهای مملکت ویولت  

یا شعر پست می کردند (به معنای شروور و آنهم زیاد) 

یا به سیاست بی خواهر وننه شان گیر سه پیچ می دادن و امان می بریدند 

یا هم اینکه باز دری وری می نوشتند 

من مانده ام اگر شماها با هم دوستید برید پای تلفن حرفتان را بگویید این حرص ورزدن پای فیس بوک از آن بی تقواییهاست. 

تویوتاو ورسا و هندا برید جلو بوق بزنید

من اطلاعاتم راجع به ماشین صفره چون تنها چیزیه که بهش فکر نمی کنم منتها بروبچ مکانیک مدام در حال خریدو فروش ماشین به سر می برن. بعضیهاشونم سوار می کنن حتی! 

تنها چیزی که الان یه ذره می دونم اینه که سه تا سازنده عظیم هست تو دنیا  

آمریکا /آلمان و ژاپن . توی بیشه زار و برفزار فقط ماشین آمریکایی جواب می ده یعنی مثلا کاوالیر از مزدا یا کیا (کره) بهتره چون موتورش دووم بهتری داره. لاستیک و رینگ و اینجور چیزاشم انگار بهتره. مصرفشم پایینتره. 

 

مرگ بر آمریکا

دوستان فرهیخته

رضا یک متن بلند در مذمت کار دوستان فرهیخته که در سایتهای جوک عضو می شن و جوکها همه به ترکی و رشتی و .. عملا دارن به ایرانیها توهین می کنن نوشته بود. 

من اولش احساسی نداشتم پایینش زدم بی تربیتای لوس دیگه شورو شنبیلشو درآوردن. رضا می گه خوب تو نمی فهمی چون برات نساختن تا حالا. ولی من یه روز رفتم که ببینم جوکها چیه دیدم خیلی زشتن و شاکی شدم. 

آدم در خلوت خودش هرکاری بکنه رواست در جمع نه. میشه حکایت اون سرکار خانوم که می گه دیگران به فیلم عشقی بنده چه کار دارن. عزیز من مردم همه جای دنیا به آدمهای معتبر کار دارن. حتی نیمه معتبر. اینم بخشی از بحث دیشب بود

همینطور الکی

با کمال مسرت به بنده ویزا ندادن. چندتا فحش خواهر مادری البته اجرتون با امام حسین حسش نبود. یعنی ...شد به تعطیلات بنده که به ایران نرفتم. .دیشب داشتم تو تیم هورتونز افاضات می فرمودم که بنده در ایران وضعیتی بسی بهتر از اینجا داشتم و لی اینجا هیچی که نیست حتی اکیژن گناه هم نیست!!! ما هم موندیم لای زرورق!!! دوستان فرمودند اشتباه می فرمایید  یارهای رفیق بازیتان الان دیگر همه متاهل شده اند و امیدی بر تحویل گرفتنان نمی باشد... 

در ادامه تیم   

 بچه ها یعنی مریم و رضا قرار بود بعدش بیان خونه من  حالا اونم کلی داستان داشت من قبلا با رضا اتمام حجت کرده بودم که بعد چهارروز حصر خانگی(  اسمم شد خانوم منتظری !!!!  )  فقط تو و مریم ماکزیمم مهسا می یاید و فلانی رو نمی خوام ببینم که به من گیر نده و (نمک رو زخم تنهایی من نپاشه ) . داش رضا فرموند یک تیم هورتونز رو باش تحمل کن به صورت دیوار  برخورد کن ولی مجبور شد دویست و پنجاه بار تذکر بده که با ویولت صحبت نکن فقط جلو رو نگاه می کنی اجازه داری با من حرف بزنی و گاهی هم با مریم. منم سرمو کرده بودم طرف شیشه.

نمی دونم خونه من چه جذابیتی داره واقعا اینقدر بعضی ها شهوت حضور بهم رسانی رو دارند. رضا اینا می خندیدن ها یعنی می گفتن کارت در تاریخ بیشه زار بی سابقه بوده که صابخونه بگه تو نیا ولی طرف به زور بیاد مهمون بشه.  خیلی حرص خوردم. من از ین بابا حوشم نمیاد بدم نمیومد تا حالا. خدا نکنه ما از کسی بدمون بیاد ولی زیادی پسرحاله شد همین . نمی دونم خوب حالا من چیکار کنم. آره من مجرد بدبخت مفلوک یعنی دیشب آخرش گفتم تقصیر هیچکس نیست تقصیر اونیه که نمیاد منو زودتر بگیره!!!!! در نهایت ناامیدی گفتم که سبب خنده شد.  بابا من به هیچ دردی نمی خورم دنبالم نیا اسیرم می شی. 

ولی دیشب اینقدر خندیدیم اساسی. نشسته بودیم کامنتهای وبلاگ رو مشترکا جواب می دادیم یکی زده بود فاند دو نفره نیست؟؟ بعد من کاتب بودم می خواستیم بنویسیم والا تخت دو نفره است فاند نیست . یه سوالایی می پرسن که من اصلا نمی فهمم ولی رضا اینا جواب می دن. یه سری هم رفتیم وبلاگ یه بابایی که من کشفش کرده بودم و شاعره رو خوندیم اینقدر خندیدیم که داشتیم می مردیم. کاش کافش کش داشت الفش کاهش داشت .....اینم از فان ما!!! یه چند تا یوتیوبم دیدیم با هم البته. در مجموع 3 صبح خوابیدم. همینطور الکی الکی.

روز من

من خیلی تاخیر فاز توی جواب دادن تلفن و ایمیلهام دارم. رعایت ادب می کنم که هرچه زودتر جواب بدم ولی اینطوریم کلا .  

فکر کنم نباید از دست دیگران هم دلخور بشم اگر پیش بیاد که ایمیل جواب نده. هرچند که دیگه روی چنین شخصی حسابی باز نمی کنم. البته در مجموع بیشتر به خودم باید بگم.

  خودمو تو خونه حبس کردم چندروزه (نه به معنای بیرون نرفتن به معنای با کسی نگشتن) ولی هیچ نتیجه ای نگرفتم  جز اینکه افسردگی گرفتم . مامانم گفت که منتظرمه و دیگه بیش تر از این نمی تونه انتظارمو بکشه.  

ونوس!!! گفتن هرجای ایران که فرود بیای میایم همونجا دنبالت. شد همونی که تو گفتی. البته اینو مامانم گفت بابا باشه میگه برو بگو من مسافر ترانزیتم زود به من بلیت بدین.  

گفتم باشه برای تولدم میام خدا کنه بتونم برم. 

بیست و هفت آوریل رو مازول به نام من نامگذاری کرده. (س...و دی)